×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

حرفهاي تنهايي

گوش ميكني ؟

× زندگي خيلي قشنگه حتي اگه تنها باشي .
×

آدرس وبلاگ من

lilinazi.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/lilinazi123

بنده خدا ...........


پسرک، در حالی‌که پاهای برهنه‌اش را روی برف جابه‌جا می‌کرد تا شاید سرمای برف‌های کف پیاده‌رو کم‌تر آزارش بدهد، صورتش را چسبانده بود به شیشه سرد فروشگاه و به داخل نگاه می‌کرد

در نگاهش چیزی موج می‌زد، انگاری که با نگاهش، نداشته‌هاش رو از خدا طلب می‌کرد، انگاری با چشم‌هاش آرزو می‌کرد

خانمی که قصد ورود به فروشگاه را داشت، کمی مکث کرد و نگاهی به پسرک که محو تماشا بود انداخت و بعد رفت داخل فروشگاه. چند دقیقه بعد، در حالی‌که یک جفت کفش در دستانش بود بیرون آمد...  ـ
آهای، آقا پسر! ـ

پسرک برگشت و به سمت خانم رفت. چشمانش برق می‌زد وقتی آن خانم، کفش‌ها را به ‌او داد.پسرک با چشم‌های خوشحالش و با صدای لرزان پرسید: شما خدا هستید؟

نه پسرم، من تنها یکی از بندگان خدا هستم!  ـ

آها، می‌دانستم که با خدا نسبتی دارید!  ـ

http://mehdiesk.ir/Pics/niaz.jpg
دوشنبه 10 اسفند 1388 - 9:31:42 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


عجب صبري خدا دارد


گريبان عدم


قطار می‌رود ...


تو مهری و تو نوری


میون این همه دل


خدايا تو خود ما را عفو فرما


باز باران


داستان خيانت


انتظار


كوشش رود به دریا شدنش می ارزد


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

53335 بازدید

15 بازدید امروز

3 بازدید دیروز

36 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements