پسرک برگشت و به سمت خانم رفت. چشمانش برق میزد وقتی آن خانم، کفشها را به او داد.پسرک با چشمهای خوشحالش و با صدای لرزان پرسید: شما خدا هستید؟
نه پسرم، من تنها یکی از بندگان خدا هستم! ـ
آها، میدانستم که با خدا نسبتی دارید! ـ
53500 بازدید
20 بازدید امروز
1 بازدید دیروز
35 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian