سلامم را تو پاسخ گوی
سلامم را تو پاسخ گوی با آنچه تو را دادمکه اینجا آدمک بسیار اما بازتویی در شهر خاموشی همه معنای فریادمسلامم را تو پاسخ گوی با لبخند بی تزویربپرس احوال تنهایی من را حال اینجایممپرس از اتفاق یاُس فرداهامگو با ما چه خواهد کرد این تقدیر سلامم را تو پاسخ گوی ای دنیای پاکی هاغبارم من ، تو باران باشجدایم کن ز این و آن رها از منت بی مهر خاکی هاسلام من صدای وسعت تنهایی ام از انتهای غربتم در شبسلام من همان امید تا صبح استسلامم را تو پاسخ گوی گر دست تمنای مرا خواهی که نگذاریاگر خواهی که ننشینم تک و تنهادر این اندوه و حسرت های تکراریسلامم را تو پاسخ گوی
...
شنبه 15 اسفند 1388 - 12:39:41 PM