الهی به مستان میخانه ات به عقل آفرینان دیوانه ات به مستان افتاده در پای خم به رندان پیمانه پیمای خم که خاکم گل از آب انگور کن هوسهای من آتش طور کن الهی به آنان که در تو گمند نهان از دل و دیده مردمند به خم خانه وحدتم راه ده دل زنده و جان آگاه ده می ده که چون ریزمش در سبو برآرد سبو از دل آواز هو می معنی افروز و صورت گداز همه گشته معجون ناز ونیاز پریشان دماغیم ساقی کجاست شرابی زشب مانده باقی کجاست می کو مرا وا رهاند زمن زآئین کیفیت ما ومن دماغم زمیخانه بوئی شنید حذرکن که دیوانه هوئی شنید مغنی نوای طرب ساز کن دلم تنگ شد مطرب آواز کن به میخانه آی و صفا را ببین ببین خویش را و خدا را ببین به رندان سرمست آزاده دل که هرگز نرفتند جز راه دل تو در حلقه می پرستان در آی که چیزی نبینی به غیر از خدای بزن هر چه هواهیم پا به سر سر مست از پا ندارد خبر الهی به جان خراباتیان کز این محنت هستیم وارهان |
61
53368 بازدید
26 بازدید امروز
22 بازدید دیروز
68 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian